بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ یکی از روشهای جذاب در بازاریابی است که بهخصوص در سالهای اخیر بهشدت توسط برندهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته و موجب افزایش فروش شارپی آنها شده است. تبلیغات ویروسی دقیقاً از متدِ ویروس در بدن انسان استفاده میکند؛ از فردی به فرد دیگر منتقل میشود و خودش را نشان میدهد. اگر میخواهید در مورد این سبک از بازاریابی بیشتر بدانید، این مقاله از آژانس دیجیتال مارکتینگ اسمارتیز مخصوص شماست؛ در ادامه با ما همراه باشید.
بازاریابی ویروسی یعنی چه؟
اولین سؤالی که اولین بار بعد از اینکه عنوانِ وایرال مارکتینگ را میشنوید، احتمالاً در ذهنتان ایجاد میشود این است که وایروال مارکتینگ چیست؟ اگر بخواهیم خیلی سرراست و ساده به این سؤال پاسخ دهیم، کافی است بدانیم که این نوع از بازاریابی یعنی اینکه به جایگاهی برسید که مخاطبین شما، بهعنوان بازاریابهایی برای محصول یا خدمات شما تبدیل شوند.
البته این تعریف از وایرال مارکتینگ به این معنی نیست که شما قرار است به مخاطبین خود بابتِ این موضوع هزینهای بدهید. در واقع وایرال مارکتینگ یعنی اینکه مخاطبینِ شما، خودشان و بهصورت ارگانیک، محصول یا خدمات شما را به هر فردی که میشناسند معرفی کنند.
اگر از همین دیدگاه به بازاریابی ویروسی نگاه کنیم، متوجه نامگذاری آن میشویم. همانطور که در مقدمه هم به آن اشاره شد، همانطور که ویروس بین افراد پخش میشود، برند، محصول و خدمات شما هم در وایرال مارکتینگ بین افراد مختلف پخش میشود.
اما قبل از اینکه به سراغ قسمت بعدی این مقاله برویم، یادتان باشد که در وایرال مارکتینگ، لزوماً نباید محصول یا خدماتی به کاربرانتان فروخته باشید تا آنها شروع به تبلیغ آن در بین آشنایان خود کنند. وایرال مارکتینگ حتی ممکن است با یک ویدیوی اینستاگرامی که افراد از آن خوششان آمده شروع شود و نامِ برند شما، دهان به دهان نقل شود.
با توجه به این توضیحات، اصلاً بعید نیست که با وایرال مارکتینگ، یک روز صبح از خواب بیدار شوید و وقتی به سراغ شبکههای اجتماعی میروید، ببینید که ویدیوی طراحی شده توسط شما هزاران بار بین مخاطبین دست به دست شده و حالا دیگر همه از برندِ شما صحبت میکنند.
کدام صاحب کسب و کاری را سراغ دارید که از این موضوع استقبال نکند؟ در ادامه، در مورد تاریخچهی بازاریابی ویروسی صحبت میکنیم. این تاریخچه میتواند به شما در درکِ عمیقترِ این سبک از بازاریابی کمک کند.
تاریخچهی بازاریابی ویروسی
شروع پیدایش بازاریابی ویروسی را میتوان در سال ۱۹۹۶ پیدا کرد. در این سال بود که یک شرکتِ استارتاپِ کوچک به نامِ Hotline، قصد داشت تا سرویس جدید ایمیل خود با نامِ Hotmail را به روشی مقرون به صرفه تبلیغ کند. البته الان این سرویس ایمیل برای ما خیلی آشناست، اما در آن سال، تقریباً کسی Hotmail را نمیشناخت.
شرکت Hotline برای رسیدن به این هدف تصمیم گرفت در تمامی ایمیلهای خود، یک نوشتهی یک خطی اضافه کند: «Hotmail را بهصورت رایگان در وب سایت Hotmail.com دریافت کنید!» همین!
با همین یک جملهای که در تمامی ایمیلهای کاربران اضافه شد، تعداد کاربران این سرویس ایمیل از ۲۰ هزار نفر، در یک سال به ۱ میلیون نفر اضافه شد. این سیستم از وایرال مارکتینگ همچنان ادامه داشت و همچنان نتایج بسیار خوبی برای Hotline به همراه داشت؛ تا جایی که در سال ۲۰۰۱، هاتمیل حدود ۳۰ درصد از سهم بازار کاربران ایمیل را با حدود ۸۶ میلیون کاربر فعال در اختیار داشت.
اگر چه ما این تجربه را بهعنوان اولین استراتژی عملی از وایرال مارکتینگ میشناسیم، اما در همان زمان هم عنوان وایرال مارکتینگ یا همان تبلیغات ویروسی، نه شناخته شده بود و نه روی این استراتژی گذاشته شده بود. در واقع این «جفری ریپورت»، استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد بود که در سال ۱۹۹۶ در مقالهای برای کمپانی Fast، برای اولین بار عنوانِ «ویروس بازاریابی» را بهکار گرفت و احتمالاً از آن زمان بود که این عنوان، برای این سبک از بازاریابی مورد استفاده قرار گرفت.
سود بیشتر با دیجیتال مارکتینگ
همین حالا از استراتژیهای بینظیر دیجیتال مارکتینگ استفاده کنید و شاهد رشد کسب و کارتان باشید
نقش شبکههای اجتماعی در وایرال مارکتینگ
فارغ از اینکه چه کسی برای اولین بار بود که از بازاریابی ویروسی استفاده کرد، اما مهم این است که حالا تقریباً همه چیز را در مورد این سبک از بازاریابی میدانیم و مهمتر از آن، میدانیم که وایرال مارکتینگ، اگر به شیوهای صحیح اجرا شود، میتواند برگ برندهی ما در دنیای رقابتی امروز باشد.
با ورود شبکههای اجتماعی از اوایل سال ۲۰۰۰، وایرال مارکتینگ قدرت بیشتری پیدا کرد. حالا با وجود فیسبوک و یوتیوب، فضا برای اینکه لینکهای ویدیوها و محتواهای تبلیغاتی پرقدرتتر از گذشته بین مردم دست به دست شود، بسیار بیشتر از گذشته باز شد.
بعد از گذشت بیست و اندی سال از آن زمان، حالا قدرت شبکههای اجتماعی بسیار بیشتر از گذشته هم شده است و این یعنی شما میتوانید با تکیه بر پتانسیلِ این فضاها، بهصورت رایگان استراتژی وایرال مارکتینگ را هم برای برند و هم برای محصولات و خدماتتان بهکارگیری کنید.
آنچه که بازاریابی ویروسی را جذاب میکند
باید بپذیریم که امروزه بازاریابی ویروسی در لایههای مختلفِ زندگی مجازی مردم رخنه کرده است. مردم بدون آنکه بدانند، هر لحظه و هر لحظه در حالِ انتشار ویروسیِ محتواهای تولید شده توسط کمپانیها هستند. همین مسئله باعث شده است تا وایرال مارکتینگ بهعنوان یکی از روشهای کم هزینه برای توسعهی کسب و کارها تبدیل شود.
شرکت HubSpot بهعنوان یکی از شرکتهای موفق در زمینهی مارکتینگ، گزارش داده است که برخی از موفقترین کمپینهای وایرال مارکتینگ، با بودجهی بسیار کمی تولید شدهاند. بهخصوص در عصر حاضر که همهی ما بهترین دوربینهای فیلمبرداری را روی تلفنهای همراه خود داریم!
اگر از کم بودنِ هزینههای وایرال مارکتینگ گذر کنیم، میتوان از مقیاسپذیری کمپینهای وایرال مارکتینگ بهعنوان یکی دیگر از مزایای عمدهی این استراتژی تبلیغاتی نام برد. در واقع وقتی تبلیغات ویروسی شروع میشود، در کوتاهترین زمانِ ممکن، محتوای تبلیغی بینِ تعداد بسیار زیادی کاربر پخش میشود. این همان سیاستی است که شرکتهای هرمی هم در ساختارهای خود دارند!
۳ نمونهی موفق وایرال مارکتینگ
نمونههای موفق وایرال مارکتینگ هم در ایران و هم در کل دنیا وجود دارد. بهعنوان نمونه میتوان از موارد زیر بهعنوان موفقترین کمپینهای تبلیغاتی بازاریابی ویروسی یاد کرد:
بابا برقی ایرانی!
بابا برقی، المانی که شرکت برق ایران برای تشویق مردم به استفادهی بهینه از انرژی برق، بدون شک یکی از موارد بسیار موفق در وایرال مارکتینگ است. همین حالا هم اگر از کسی که آن سالها حداقل ۱۰ سال داشته بپرسید که: «هرگز نشه فراموش…؟» به احتمال بسیار زیاد به شما خواهد گفت: «لامپ اضافی خاموش!»
این بزرگترین ویژگیِ یک وایرال مارکتینگ موفق است؛ ویژگیای که «ماندگاری برند» را در ذهن مخاطب به همراه دارد و همهی کسب و کارها آن را بهعنوان یکی از تارگتهای نهایی و ویژهی خود در نظر میگیرند.
چالش سطل آب یخ (Ice Bucket Challenge)
چالش سطل آب یخ هم از نمونههای موفق بازاریابی ویروسی بود که برای جمع کردنِ کمک برای بیماران ALS (لو گریک) طراحی شد. احتمالاً یادتان باشد که در این چالش، افراد یک سطل آب یخ را روی سر خود میریختند و بعد هم از افراد دیگری که آنها را میشناختند، درخواست میکردند تا در این چالش شرکت کنند. این چالش در مدت زمان برگزاری خود توانست میلیونها دلار برایِ این بیماران جمعآوری کند.
کمپینِ Share a Cock
این کمپین تبلیغاتی توسط شرکت کوکاکولا طراحی شد. در این کمپین از افراد خواسته میشد که نامِ یک یا چند نفر را روی قوطیهایِ نوشابهی کوکاکولا بنویسند، از آن عکس بگیرند و با انتشار آن در شبکههای مجازی، از افراد بخواهند که در این چالش شرکت کنند. این کمپین هم توانست خود را بهعنوان یکی از نمونههای موفق تبلیغات ویروسی مطرح کند.
معایب وایرال مارکتینگ چیست؟
تا اینجا هر چه گفتیم، از مزایای وایرال مارکتینگ بود. اما واقعاً اجرای این نوع از تبلیغات، هیچ خطری برای برند ندارد؟ در ادامه به برخی از مهمترین معایب تبلیغات ویروسی اشاره میکنیم تا اگر خواستید از این استراتژی در تبلیغات خود استفاده کنید، با دیدی باز به آن نگاه کنید:
عدم کنترل پیامِ برند
اولین و شاید مهمترین عیبی که وایرال مارکتینگ دارد، عدم کنترل برگزار کننده رویِ پیغامی است که توسط کاربران دریافت میشود. در واقع این شما هستید که کمپینهای تبلیغات ویروسی را اجرا میکنید، اما همیشه نمیتوانید مطمئن باشید که همان پیامی که شما مدنظر داشتهاید، توسط مخاطب دریافت میشود.
این نکته وقتی شکلِ بحرانی به خود میگیرد که به خاصیتِ اصلی این سبک از تبلیغات اشاره کنیم: خصوصیت ویژهی وایرال مارکتینگ، انتشار آن به صورت گسترده توسط تمام افراد جامعه است و چون شما نمیتوانید نوعِ افراد منتشر کننده را انتخاب کنید، این خطر وجود دارد که بعضی از افراد، برداشتی غیر از آنچه شما در نظر داشتهاید از این کمپین داشته باشند.
ریسک بازخورد منفی
بازاریابی ویروسی به همان دلیل که توسط افراد زیادی منتشر میشود، میتواند بهصورتهای مختلفی تفسیر و تعبیر شود. به همین دلیل این امکان وجود دارد که شما بازخوردهای منفیای هم از این سبک از تبلیغات بگیرید.
پتانسیل آسیب به برند
باز هم با توجه به دو دلیلِ قبلی، این امکان وجود دارد که در اثر برداشتهای اشتباه از وایرال مارکتینگ، برند شما هم تحت تأثیر این برداشتها قرار گرفته و به آن آسیب وارد شود .
پیچیدگی در تحلیل و اندازهگیری موفقیت
نکتهی آخری که بهعنوان عیبِ بازاریابی ویروسی میتوان از آن یاد کرد، پیچیدگی تحلیلها است. سؤال اساسی این است که چطور میتوانید موفقیت یا عدم موفقیت کمپین وایرال مارکتینگ را اندازهگیری کنید؟ واقعیت این است که هیچ سنگِ محک مطلقی برای این موضوع وجود ندارد.
بنابراین در انتهای این بخش و بهعنوان نتیجهگیری این قسمت، میتوان گفت که وایرال مارکتینگ و استفاده از آن، یک شمشیر دو لبه است. اگر چه استفاده از این روش مزیتهای فراوانی دارد، اما نباید برای استفاده از آن بیگدار به آب زد و حتماً باید در مورد جوانب مختلف آن فکر کرد.
بیشترین بازدهی، کمترین هزینه
دیجیتال مارکتینگ هم هزینهی کمتری برایتان دارد و هم بازدهی بیشتری دارید. برای پروازِ کسب و کارتان آمادهاید؟
کلامِ آخر
بازاریابی ویروسی یکی از تکنیکهای تقریباً جدید در دنیای دیجیتال مارکتینگ است که با استفاده از آن میتوان با سرعت باورنکردنی، به ارتقای برند و فروش بیشتر دست پیدا کرد. البته در کنار تمام مزایایی که استفاده از این استراتژی تبلیغاتی دارد، حتماً باید نگاهِ صحیحی به معایب آن هم داشت. در این مقاله از وب سایت اسمارتیز، به این سؤال پاسخ دادهایم که وایرال مارکتینگ چیست و مزایا و معایب آن را هم بهصورت کامل بررسی کردهایم.
سؤالاتی که ممکن است در ذهنتان باشد
وایرال مارکتینگ یا بازاریابی ویروسی یک استراتژی برای تبلیغات است که در آن، افرادی که شما را میشناسند بهصورت ارگانیک برند، محصول یا خدمات شما را به بقیه معرفی میکنند.
یکی از مهمترین مزیتهای وایرال مارکتینگ، هزینهی کم آن نسبت به انواع دیگر تبلیغات است. همچنین با توجه به پتانسیل شبکههای اجتماعی، استفاده از این روش بازاریابی نسبت به برخی دیگر از روشها، سختی کمتری دارد.
کنترل نداشتن روی پیغامی که کمپین به کاربران منتقل میکند، امکان برداشت اشتباه از پیغام کمپین و همچنین امکان ضدبرند عمل کردن، از جمله معایب مهم تبلیغات ویروسی است.